English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 202 (3060 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
supplicant U درخواست کننده تضرع کننده
supplicants U درخواست کننده تضرع کننده
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
requistioner U قسمت درخواست کننده تهیه کننده درخواست
demandant U درخواست کننده
applicant U درخواست کننده
applicator U درخواست کننده
applicants U درخواست کننده
requesting unit U یکان درخواست کننده
asylum seeker U درخواست کننده پناهندگی [سیاسی]
person seeking [political] asylum U درخواست کننده پناهندگی [سیاسی]
corrector U جبرانگر تعدیل کننده تصحیح کننده تنظیم کننده
audio U تجزیه کننده صوت که به کامپیوتر اجازه میدهد پاسخ را به درخواست ها بیان کند
retard U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retards U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
retarding U درخواست دیدبان برای عقب انداختن زمان پرتاب گلوله بعداز تیر روشن کننده
altitude/height hold U متوقف کننده سقف پروازهواپیما محدود کننده خودکارارتفاع پرواز هواپیما
marshaller U هدایت کننده به محل تجمع جمع اوری کننده یکان
inhibitor U کنترل کننده سوزش خرج موشک ممانعت کننده ازاشتعال
propounder U ابراز کننده یا مطرح کننده وصیت نامه در دادگاه امورحسبی
quick disconnect coupling U کوپلینگی برای لولههای ی سیالات دارای دریچههای مسدود کننده و اجزاء اب بندی- کننده
sensor U گیرنده یادریافت کننده خاطرات حسی ضبط کننده
primers U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
primer U وسیله به کار اندازنده مشتعل کننده گرم کننده
homogeneous computer network U یچ کننده و توزیع کننده که همه کانالهای داده آن از پروتکل و نرخ ارسال یکسان استفاده می کنند
interceptors U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
changer U دواتصال کننده که اتصال کننده مادگی را به نری
makgi boowi U نقاط حمله کننده و دفاع کننده تکواندو
vasomotor U اعصاب تنگ کننده وگشاد کننده رگها
detonator U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
del credere U وصول کننده مطالبات تضمین کننده طلبها
interceptor U هواپیمای رهگیری کننده استراق سمع کننده
detonators U منفجر کننده مشتعل کننده چاشنی منفجرکننده
steam fitter U نصب کننده وتعمیر کننده لولههای بخار
distractive U گیج کننده برگرداننده یا اشغال کننده فکر
search jammer U تولید کننده پارازیت در انتن رادار وسیله جلوگیری کننده از تجسس رادار وسیله جلوگیری کننده از مراقبت
expostulator U سرزنش کننده نصیحت کننده باسرزنش
suppressive U خنثی کننده اتش سرکوب کننده
claqueur U تشویق کننده [یا هو کننده] استخدام شده
prepossessing U مجذوب کننده جلب توجه کننده
sprining charge U خرج چال کننده یا گود کننده
padding U پنهان کننده یااستتار کننده پیامها
astigmatizer U وسیله استیگمات کننده وسیله تقویت کننده مسافت یاب برای دیدن نور کم در شب
stop order U دستور عدم پرداخت از طرف صادر کننده سند مالی به مرجع پرداخت کننده
designative U اشاره کننده تعیین کننده
spell binder U مسحور کننده مجذوب کننده
suberter U سرنگون کننده تضعیف کننده
toaster U سرخ کننده برشته کننده
divider U جدا کننده تقسیم کننده
intermediaries U وساطت کننده مداخله کننده
modifiers U اصلاح کننده تعدیل کننده
gesticulant U اشاره کننده وحرکت کننده
contractive U جمع کننده چوروک کننده
acknowledger U تصدیق کننده قبول کننده
striking force U نیروی تک کننده یا کمین کننده
hangers U اویزان کننده معلق کننده
transmitter U منتقل کننده مخابره کننده
favourer U یاری کننده مساعدت کننده
modifier U اصلاح کننده تعدیل کننده
accaimer U هلهله کننده تحسین کننده
modulator demodulator U تلفیق کننده- تفکیک کننده
intermediary U وساطت کننده مداخله کننده
hanger U اویزان کننده معلق کننده
trimmer U دستکاری کننده صاف کننده
venerator U تکریم کننده ستایش کننده
oppressive U خورد کننده ناراحت کننده
practicer U تمرین کننده مشق کننده
the producer and the consumer U تولید کننده و مصرف کننده
thickeners U غلیظ کننده پرپشت کننده
corrupter U فاسد کننده منحرف کننده
corruptor U فاسد کننده منحرف کننده
transmitters U منتقل کننده مخابره کننده
thwarter U خنثی کننده مسدود کننده
presentor U ارائه کننده معرفی کننده
insulators U جدا کننده عایق کننده
cogitator U اندیشه کننده مطالعه کننده
insulator U جدا کننده عایق کننده
vibrator U ارتعاش کننده نوسان کننده
vibrators U ارتعاش کننده نوسان کننده
whetstone U تیز کننده تند کننده
provisioner U تدارک کننده تهیه کننده
thickener U غلیظ کننده پرپشت کننده
sniffy U افهار تنفر کننده فن فن کننده
toasters U سرخ کننده برشته کننده
presenters U ارائه کننده معرفی کننده
lifter U مرتفع کننده برطرف کننده
prosecutor U پیگرد کننده تعقیب کننده
desolater U ویران کننده متروک کننده
desolator U ویران کننده متروک کننده
presenter U ارائه کننده معرفی کننده
homager U تجلیل کننده کرنش کننده
diverting U سرگرم کننده منحرف کننده
discriminant U تفکیک کننده جدا کننده
preventive U حفافت کننده جلوگیری کننده
coordinator U هم اهنگ کننده هماهنگ کننده
prosecutors U پیگرد کننده تعقیب کننده
fuel cooled oil cooler U خنک کننده روغن که در ان ازسوخت بعنوان ماده خنک کننده استفاده میشود
skeletonizer U تهیه کننده استخوان بندی یا کالبد چیزی تهیه کننده رئوس مطالب
dragger U شرکت کننده در مسابقه اتومبیلرانی سرعت شرکت کننده درمسابقه سرعت موتورسیکلت رانی شرکت کننده در مسابقه قایقرانی سرعت
plasticizer U ماده سخت کننده و کشدار کننده خرج انفجار یا خرج تلاش
procuring activity U یکان تهیه کننده و تحویل دهنده اماد قسمت اماد کننده
agent authentication U معرفی قسمت مخابره کننده اعلام معرف مخابره کننده
parity bit U عدد یا علامت طراز کننده متعادل کننده عدد تعادل
components U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
component U اجزای تشکیل دهنده نیروی مسلح شرکت کننده در عملیات جزء یا قطعهای از یک وسیله کامل یکان شرکت کننده در عملیات
user freindly U اسان برای استفاده کننده ارتباط دوستانه با استفاده کننده سیستم محاسباتی که امکانات لازم برای توانایی هاو محدودیتهای اپراتور رافراهم می سازد
dismantling shot U تیر قطعه قطعه کننده گلوله تخریب کننده
voltage stabilizer U تثبیت کننده فشار الکتریکی تثبیت کننده ولتاژ
family U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
families U محدوده ماشین ها از یک تولید کننده که با سایر محصولات در همان خط از همان تولید کننده سازگارند
tipper U کج کننده واژگون کننده
army component U نیروی زمینی شرکت کننده درعملیات یکان زمینی شرکت کننده در عملیات مشترک قسمت زمینی
flares U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
flare U گلوله روشن کننده موشک روشن کننده
stabilizer U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
supporting arms U نیروی پشتیبانی کننده یکانهای پشتیبانی کننده
stabilisers U تثبیت کننده میز تثبیت کننده مسیر
negative true logic U سیستمی منطقی که در ان یک ولتاژ بالا بیان کننده بیت صفرو یک ولتاژ پایین بیان کننده بیت یک میباشد
delay release sinker U وسیله غوطه ور کننده مین زمانی غوطه ور کننده مین تاخیری
desiccant U مواد خشک کننده گیاهان مواد شیمیایی خشک کننده روییدنیها
imprecations U تضرع
imprecation U تضرع
supplication U تضرع
orison U تضرع
suppliance U تضرع
radar picket U ناو تقویت کننده رادار هواپیمای تقویت کننده رادار
analysis staff U ستاد تجزیه و تحلیل کننده گروه تجزیه و تحلیل کننده
component command U قرارگاه نیروی شرکت کننده درعملیات فرماندهی نیروی مسلح شرکت کننده درعملیات
gyro repeater U تکرار کننده سمت ژیروسکوپی ناو تکرار کننده سمت هدایت نجومی ناو
jumpers U شوت کننده با پرش پرش کننده
jumper U شوت کننده با پرش پرش کننده
out side U دریافت کننده سرویس دریافت کننده سرویس اسکواش
request modify U درخواست تصحیح دارم درخواست تغییر میکنم
call-up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call-ups U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
call up U درخواست شناسایی شبکه درخواست اعلام شناسایی درشبکه حاضر و غایب کردن ایستگاههای بی سیم
requisitioned U درخواست کردن درخواست وسایل
excess demand U درخواست بیش از حد درخواست اضافی
requisitions U درخواست کردن درخواست وسایل
requisition U درخواست کردن درخواست وسایل
requisitioning U درخواست کردن درخواست وسایل
syncopator U غش کننده
wheezy U خس خس یا خر خر کننده
refuser U رد کننده
wheezier U خس خس یا خر خر کننده
wheeziest U خس خس یا خر خر کننده
filleted U پر کننده
solver U حل کننده
thinner U کم کننده
fillet U پر کننده
refutatory U رد کننده
refutative U رد کننده
surfy U کف کننده
hopper U لی لی کننده
hoppers U لی لی کننده
swooner U غش کننده
percutient U دق کننده
crepitant U خش خش کننده
whisperer U پچ پچ کننده
crusher U له کننده
deletive U حک کننده
deflective U کج کننده
puffer U پف کننده
filler U پر کننده
fillers U پر کننده
bandwidth U یچ کننده
tracker U پی کننده
trackers U پی کننده
fizzy U کف کننده
sensor U حس کننده
commulator U یک سو کننده
prater U پچ پچ کننده
ear-splitting U کر کننده
prattfall U پچ پچ کننده
jaberer U پچ پچ کننده
attenuant U اب کننده
rebutter U رد کننده
catterer U پچ پچ کننده
renunciant U رد کننده
attacking U تک کننده
spurner U رد کننده
mauler U له کننده
fluxing oil U اب کننده
bender U خم کننده
mumbler U من من کننده
benders U خم کننده
squelcher U له کننده
renunciant U کننده
abjurer or abjuror U کننده
skittish U رم کننده
squasher U له کننده
bidders U کننده
fillets U پر کننده
mitigatory U کم کننده
noncommittal U رد کننده
repudiationist U رد کننده
mitigative U کم کننده
doer U کننده
solvents U اب کننده
filleting U پر کننده
solvent U اب کننده
bidder U کننده
doers U کننده
Recent search history Forum search
2Some of my translations are missing !
1WHAT IS THE MEANING OF HANANEH
1 In this step that is all information in our hand, you are kindly requested to quote based on rough estimate price in this step.
1confinement factor
1معنی lead lag compensator
1میشه یه تلفن برای من به پست کنین ببینین پاس من آماده است یا نه
4express, overexpression
1 no!i am not,repeat not,going back to my father to ask for money
1The generator is maintaining its terminal voltage at 1.0 p.u. under voltage regulator action.
2پن مرطوب کننده
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com